نویسنده: منیره غلامی توکلی:
رفتار پلیس امریکا با شهروندان کشوری که به اصطلاح مهد آزادی بیان، دموکراسی و حقوق بشر است! پرده از دروغگویی، خشونت طلبی، نژادپرستی دولتمردان و در بند بودن آزادی در ینگه دنیا برمی دارد. گویی مجسمه آزادی سمبل بیجان تمام ادعاهایی است که بر طبل توخالی (دفاع از حقوق بشر) میزنند. وظیفه پلیس در هر کشوری تأمین امنیت مردم جامعه و برقراری نظم کشور است. پلیس در افکار عمومی آحاد مردم در گستره ای به بزرگی افکار بین الملل نقش بازدارندگی از جرم و جنایت را دارد. این وظیفه پلیس در جامعه ای که دولتمردانش سال های طولانی است، نقش (دایه مهربانتر از مادر) را برای ملل دیگر بازی میکنند، باید پر رنگتر باشد. اما تاریخچه رفتارهای خشن پلیس امریکا در مواجهه با مردم کشور خودش بخصوص زنان، نوجوانان و کودکان که اغلب هم سیاه پوست هستند، یادآور این ضرب المثل است که میگوید: (هر چه بگندد نمکش میزنند؛ وای به روزی که بگندد نمک.)
کتاب سیاه حقوق بشر در امریکا که بخش های زیادی از آن به تفنگچه کشی پلیس و کشته شدن زنان و کودکان اختصاص دارد؛ یادآور خوی کابوی های است که هنوز در سینماهای وسترن میتوانیم نمونه های بارز آن را ببینیم. کتاب حقوق بشر امریکایی در گستره ای به کوچکی ایالات متحده، سیاهتر از آن چیزی است که بخواهیم دهه ای را مورد نظر داشته باشیم. نگاه به حرکات غیر انسانی و زشت پلیس امریکا در یک سال گذشته مشتی بزرگ از خروار خروار چهره خشن اما بزک کرده پلیس آن کشور است؛
1_ کشته شدن (تریوان مارتین) نوجوان 17 ساله سیاه پوست امریکایی به دست پلیس. فردریکا ویلسون نماینده فلوریدا علناً اعلام کرد که تریوان به علت رنگ پوستش کشته شده است. پلیسی که این نوجوان را کشت با این توجیه که از خود به طور قانونی دفاع کرده است اندکی پس از بازداشت، آزاد شد.
2_ بازداشت کودکان مکتب ابتدایی (مورل پارک) و پرونده های مشابه که در آن پلیس، کودکان را همچون بزرگسالان دستگیر میکند.
3_ سوء ظن بیشتر پلیس به دانش آموزان سیاه پوست و مهاجر و تعرض سایر دانش آموزان به این کودکان با توجه به رویکرد نژادپرستانه و اهمال کارانه پلیس در برخورد با خاطیان و در نتیجه دور ماندن دانش آموزان رنگین پوست و مهاجر از تحصیلات عالی.
4_ سوء استفاده جنسی از زندانیان زن در ایالاتی چون (آلاباما) توسط زندانبانان مرد و مورد توهین، آزار و تجاوز جنسی قرار دادن زنان به عنوان تفریح در این زندان ها.
5_ استفاده پلیس شیکاگو از شوک الکتریکی در مواجهه با زن بارداری در جوزای سال گذشته که منجر به روانه شدن وی به بیمارستان شد. خطای (رنت)، پارک کردن موتر در منطقه پارک ممنوع (والگرین) شیکاگو بود.
6_ اقدامات نژادپرستانه پلیس امریکا در توقف و بازرسی 700 هزار نفر به جرم مشکوک بودن که 87 درصد سیاه پوست یا مهاجر بوده اند.
7_ بدرفتاری با معترضان صلح جو. دولت امریکا دستور سرکوب هر گونه اعتراضات صلح آمیز را صادر کرده و با هیچ یک از مأموران پلیس که با معترضان بدرفتاری میکنند، برخورد نخواهد کرد.
8_ بدرفتاری زندانبانان با روحانی نابینای مصری - شیخ عمر عبدالرحمن - و اعدام یک زن معلول ذهنی - جورجیا - از عجیب ترین اقدامات پلیس امریکا علیه معلولان است.
9_ ضرب و شتم (تامیکا ویلیامز) دختر دانش آموزی که توسط مأمور پلیس به دیوار و انواری مکتب کوبیده شده بود. مأمور پلیس، جرم دختر را فحاشی عنوان کرد.
10_ مرگ مشکوک (آرون شوارتز) منتقد. سیاست های باراک اوباما، نمونه بارز نقض حقوق بشر و آزادی بیان در امریکاست.
11_ مرگ روزانه 18 امریکایی بر اثر تیراندازی در حومه شهر که نقش پلیس را در ایجاد امنیت کمرنگ میکند.
12_ در ما حوت سال گذشته پلیس امریکا 4 شهروند کالیفرنیایی را در منطقه خلیج سانفرانسیسکو کشت و دوم ماه حوت همان سال (کیمانی گری) یک نوجوان امریکایی به ضرب گلوله دو افسر لباس شخصی پلیس نیویورک در بروکلین، کشته شد.
و اکنون، کشته شدن (مریم کاری) زن 34 ساله و سیاه پوست امریکایی که در مقابل چشمان دختر یکساله اش با ضرب گلوله پلیس از پای در آمد. کاری کمک دستیار دندان پزشکی که بگفته اعضای خانواده اش بعد از به دنیا آمدن دخترش، دچار افسردگی بعد از زایمان شده و در هنگام مواجه با پلیس هیچ سلاح گرم یا سردی در دستش دیده نشده است. پنج شنبه - 11 سرطان- تلاش مادر 34 ساله و سیاه پوست دختر بچه ای یکساله برای فرار از دست مأموران پلیس و تعقیب و گریزی در خیابان های اطراف کاخ سفید و در دو کیلومتری کنگره امریکا تنها دلیلی شد تا سوء ظن پلیس به زن راننده چنان قوت گیرد و چنان ترس برهم خوردن امنیت کنگره بر مأموران مسلح مستولی شود که با شلیکی مرگبار نه تنها کودک یکساله بلکه ساعاتی پایتخت امریکا در وحشت و اضطراب فرو برود.
نزد افکار عمومی سایر کشورها، رخ دادن این اتفاق مرگبار، توسط پلیس امریکا با توجه به پیشینه سیاه و تلخ عملکرد مأموران ناتوان امریکایی در مواجهه با شرایط مثلا امنیتی! عجیب نیست و محافل جهانی در شوک ناشی از این اقدام پلیس فرو نرفته اند! این حرکت غیر انسانی دستمایه ای قدرتمند را برای نقد و نکوهش رفتار و حقوق بشر امریکایی در اختیار جوامع و ملل قرار داده است که سال هاست برچسب توحش را از سوی دولتمردان این کشور بر پیشانی دارند. دستمایه ای که به مردم سایر کشورها اجازه میدهد در آیینه عبرت، آینده خود را در چهره اسفبار موقعیت امنیت اجتماعی مردم امریکا ببینند. وقتی دولتمردان امریکایی قصد دارند جامعه آنها را به زور و با حربه مبارزه با تروریسم و... شبیه به جامعه متمدن! خود کنند.
نزد مردم سایر کشورها بخصوص کشورهایی که مورد هجوم ارتش امریکا قرار گرفته اند، کشته شدن مادری بیمار پیش چشمان دختر یکساله اش چندان عجیب و دور از ذهن نیست، البته این رفتار ها بعضاً در افغانستان نیز توسط ارتش امریکا تکرار میشود، دنیا به چشم خود دیده اند، ارتش امریکا عروسی ها را در افغانستان و پاکستان بمباران کرده و کودکان بیگنا در حملات طیارات بیپیلوت آنان جان داده اند.
اما رفتار و گفتار ضد و نقیض خود پلیس محله استنفورد و به وجود آورندگان این اتفاق خونین، بسیار عجیب است. یک پلیس اذعان میکند (مریم کاری) هیچ سوء پیشینه ای نداشته است و پلیس فدرال ایالات متحده ادعا میکند؛ محوطه تحت پوشش امنیتی قرار داشته و این یک حادثه اتفاقی نبوده و مظنون تلاش کرده بود از موانع متعدد اطراف ساختمان های حفاظت شده عبور کند و مأموران برای متوقف کردن وی در حالی که هیچ اسلحه ای در دست نداشته است؛ شلیک مرگبار را انجام داده اند. حال سوال اینجاست که آیا پلیس فدرال امریکا نمی توانست به صورت دیگری موتر را متوقف کند؟ مأموران پلیس این کشور نمی دانند که با هدف قرار دادن تایر موتر میتوانند آن را از حرکت باز دارند؟ آیا یک زن در حالی که کودکی یکساله را همراه دارد میتواند عملیات خرابکاری انجام دهد؟ در مسافت دو کیلومتری کنگره، یک زن چگونه میتوانست برهم زننده امنیت نمایندگان مجلس باشد؟ چرا به زنی که هیچ خشونتی علیه پلیس انجام نداده است شلیک شده؟ آیا تمرد از فرمان پلیس برای پیاده شدن از خودرو، دلیل کافی برای کشتن یک فرد است؟ و آیاها و آیاهای دیگری که تا کنون از طرف پلیس امریکا به آنها پاسخ روشنی داده نشده است.
اما یک نکته در این اتفاق، بسیار بازر است؛ اینکه با رویه ای که پلیس فدرال امریکا در قبال مردم در پیش گرفته است، کم کم با اوج گرفتن اعتراضات مردمی و نگاه های سراسر بهت ملل دیگر، دیرزمانی نخواهد کشید که شیرازه کاخ سفید متزلزل گردد. به نظر میرسد روند رو به رشد این کشتار ها که نمونه کوچکی از اشتباهات ارتش همین کشور در دیگر کشورها، همچو افغانستان است، رفته رفته شرایط ایجاد یک تزلزل در ایالات متحده را فراهم کند؛ تزلزلی که مصداق این ضرب المثل است: (خود کرده را تدبیر نیست).
حادثه مرگبار مادر بیمار پیش چشمان فرزند خردسالش، درست هنگامی رخ داد که بن بست بودجه در کنگره امریکا و تعطیلی دولت واشنگتن به دنبال مخالفت جمهوریخواهان با تأمین بودجه لایحه خدمات درمانی باراک اوباما شرایط داخلی امریکا را بحرانی کرده و بر روابط خارجی او تأثیرات منفی گذاشته است. هزاران کارگر دولت فدرال قربانی تعطیلی دولت شده و به مرخصی های بدون حقوق فرستاده شده اند و از طرف دیگر، پرداخت حقوق کارمندانی که حضور آنها برای دولت ضروری است نیز تضمین نشده است و این دسته از کارگران مجبورند بدون دریافت حقوق همچنان کار کنند.
تمام افسران پلیس و صدها نفر دیگری که برای مهار این حادثه وارد عملیات شدند، جزء صدها هزار کارمندی هستند که مجبور شده اند در طول تعطیلی دولت واشنگتن، بدون دریافت حقوق کار کنند اینها نشانه های تزلزل دولتی است که حتی قدرت پرداخت حقوق پلیس خود را ندارد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1392